فی الحکمة

امام خمینی(ره): الحکمة هی العلم بکمال الجلاء و الإستجلاء.

فی الحکمة

امام خمینی(ره): الحکمة هی العلم بکمال الجلاء و الإستجلاء.

علم فلسفه(حکمت متعالیه)، ترجمه ی علم شهودی به قرآن تکوینی علی طاقت البشریه و در حد وسع مفاهیم و الفاظ است. لذا ترجمه ی تفسیر قرآنِ تکوینی است که حکیم در مرتبه ی قلب مبسوطا مشاهده کرده.وحدت حقیقت قرآن تکوینی و تدوینی در محل خودش مبین است.لذا آنچه از مشاهدات رحمانی که مشهود حکیم است سراسر به مثابه ی تفسیر قرآن تدوینی هم میباشد که برای انتقال به غیر نیاز به ترجمه و ملبس شدن به لباس مفاهیم دارد،تا دیگران بتوانند در صورت فهمِ صحیحِ تعابیر حکیم، تفهّم کنند مشاهدات حکیم را از مکان بعید.

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

۵ مطلب با موضوع «غرب» ثبت شده است

جوهره اندیشه در غرب:

با تحقیق و دقت نظر، و گذر از اسامی و اشخاص و اصطلاحات، بوضوح میتوان راه به این نکته برد که مسائلی از قبیل:اومانیسم، نیهیلیسم، لیبرالیسم و سکولاریسم تاسیسی و اختراعی نیستند. بلکه آنچه در این مسائل موضوعیّت دارد، بشر منعزل از نور وحی است، و آنچه در این مسائل مورد توجه و حایز اهمیّت است، فقط جنبه ی حیوانی و خوی شهوی بشر است. این مسئله ای نیست که مربوط به امروز و دیروز باشد؛ چرا که وهم و شهوت و غضب، همواره در تمامی اعصار و امصار، همراه بشر خواهند بود. به این ترتیب اولا تمامی مسائلِ مذکوره، در گوهره ذات مبتنی بر یک مبنا هستند و ثانیا باید غرب را پرچم دارِ ارزش سازی از امور منافیِ فطرتِ صحیح دانست، نه مخترع و مؤسس. 🔹به بیان دیگر نوعا مطالبی که در دنیای غرب پرورانده میشود و بخصوص مسائلِ مذکوره، ترجمانِ بشرِ منغمر در ماده و اسیرِ شهوات، و اساسا اقتضای منزلِ ادنی و اسفل نفس است؛ چرا که آدمی بحسب طبیعت و هوا و هوسش پیوسته خود را امّار و فرمانده میداند نه مأمور و فرمانبردارِ حق متعال، و به این ترتیب بشر پس از "نیست انگاشتنِ ساحت غیب و انکار وجود و حضور آن و غافل شدن از حقیقت قدسی و باطن عالَمِ غیبی"(1)، _که مفادِ تفکرِ خاموشِ نیهیلیستی است_ خود را "مالک الرّقاب هستی و منشاء و غایت همه چیز معرفی میکند"(2)، و بدینسان "خرد انسانی برابر با خرد خداوندی قلمداد میگردد" و "لذائذ مربوط به طبیعت جسمانی، هدفِ نهایی فعالیّتهای بشری تلقی میشود"(3)، و اینگونه سَر از اومانیسم _که همان تفرعونِ مزیّن شده بدست غرب است_ در میآورد. آنگاه دین و هرچه بشر را بسمت حیاتِ برتر و معنویّت و تعالی فراخواند، نه تنها امری حاشیه ای است، بلکه مزاحم و متضاد با مطامعِ دنیایی بشر خواهد بود. این غرب است که فضا و بستری را فراهم آورده و کسانی را میپروراند که بنامِ علم و دانش، پَستیها را زیبا جلوه داده و از آنها مکتب سازی و ارزش سازی کنند؛ تا جایی که از بیماریِ اودیسم، به اسمِ آزادی _لیبرال_، یک نحله میسازند بنامِ مازوخیست! تو خود حدیث مفصّل بخوان از این مجمل... .

1_نیهیلیسم:ص14.
2_چند یادداشت تئوریک:ص159.
3_نقدی بر مبانی معرفتشناسی اومانیستی:ص38.

#اومانیسم #سکولاریسم #لیبرالیسم #نیهیلیسم #غرب

💢دفترچه مجازی فی الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢

کانال فِی الحِکمَة 🆔 @felhekmat
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۸ ، ۰۰:۲۲
محمد دیلم صالحی


📚 #پروتکلهای #صهیون:
پروتکلهای قبیله بنی اسراییل که به پروتکلهای صهیون شهرت دارند را در ساحتهای مختلفی میشود ارزیابی نمود.از آنجایی که این قبیله دشمنی واضح و آشکاری با انبیا و باالاخص دین خدا،اسلام دارند؛افکار و آثاری در تقابل با الهیات دارند و از آنجایی که در طول تاریخ موفق به تحریف ادیان و میراث انبیا و شکست دادن آنها شدند لذا تنها جبهه ی باقیمانده در مقابل این موریانه ها الهیات اسلامی که غیر قابل تحریف میباشد هست.لذا میتوان ادعا کرد تنها تفکر الهی در مقابل این موجودات موزی،اسلام میباشد.چه اینکه تنها تفکر الهی صحیح هم اسلام میباشد که بشر را بسمت الهی شدن سوق میدهد پس تنها دشمن طاغوت که بشر را به سمت شیطانی شدن و هوسرانی سوق میدهد،اسلام است.

📝بررسی پروتکل بدست گرفتن رسانه برای حکومت بر افکار مردم دنیا و تقابلش با دیدگاه الهی و خدا:

در دنیای امروز رسانه های مختلف در تفکرات بشر نقش بسزایی دارند. طبیعی است کسیکه موفق به مدیریت و رهبری رسانه شود به راحتی توانایی سوق دادن اذهان به طرفی که مطلوبش میباشد را دارد بعنوان مثال میتوانند حادثه ی ساختگی 11 سپتامبر را خلق و ایجاد کنند که به تصدیق مستندات مختلف حتی یک شاهد زنده از بین مردم نیویورک برایش نمیتوان یافت.اما این نوشته برای رعایت اختصار کاری به جهات ساختگی این حادثه ندارد.غرض از این مثال صرفا توفیق اصحاب رسانه بر حکم رانی بر اذهان عمومی بود.اما آنچه مهم است اینکه از اهّم کارکردهای رسانه قهرمان سازی و نشر ارزشهای یک جریان فکری از طریق رسانه است.

🌟سوال اینجاست که این امر چطور صورت میپذیر؟

📝مشروح پاسخ:
سلبریتی که پایه در وهم بشری دارد یکی از ثمرات رسانه دارد.یکی از کارکردهای ایجاد سلبریتیهای مختلف،سمبل سازی برای سلایق مختلف میباشد،و این امر در تقابل با سمبل های الهی میباشد و عقلانیت که در فطرت بشر میباشد را از او میگیرد و او را به سمت تشابه به سلبریت بجای تشابه به سمبلهای الهی سوق میدهد.
سنت الهی بر این است که(العّزه لله و للرسول و للمومنین)و خداوند محبت عبدش را در قلبهای مومنین میگذارد و به تعبیری عبد الهی برای بندگان مومن نقش سمبل را دارند و بشر را به سمت الهی شدن سوق میدهند.

📝نتیجه:یکی از ثمرات رسانه برای #قبیله_یهود سلبریتی سازی و ایجاد سمبلهای غیر الهی میباشد که با توجه به مقدمات مطلع سخن در صدد جنگ با دین و خدا از طریق تحریف ارزشهای الهی و تغییر سمبل الهی به سمبل طاغوتی میباشد.

#طرح_درس #یهود #پروتکلهای_صهیون #قبیله_صهیون #رسانه #سلبریتی


🆔 @felhekmat

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۷ ، ۱۸:۳۶
محمد دیلم صالحی

📚مدلهای دینی #سکولاریسم:
دو مدل اخیر که از نظر گذشت مدل های غیر دینی سکولار بودند اما مدلی که ذیلا می آید ازسوی برخی به اصطلاح دینداران در نسبت دین و دنیا  ارائه شده که نقش دین را به حداقل فرو کاهیده است و آن را به حاشیه زندگی فردی و اجتماعی می راند که رهاورد آن سکولاریسم است.نظریات دین باوران سکولار مختلف است و قرائت های مختلف گوناگونی از آن وجود دارد که ذیلا به آنها اشاره میشود:


1)دنیا محوری(تفکیک دین و دنیا):
غایت شأن و مسئولیت دین توجه به امور معنوی و سعات اخروی انسان است. دین درعرصه های دنیایی مردم مانند اقتصاد، سیاسیت، حکومت دخالت نمیکند چرا که این امور دنیایی هستند و به خود مردم تعلق دارند به عبارت دیگر انتظار ما از دین نه آبادانی دنیا و برآوردن مشکلات و نیاز های دنیایی بلکه انتظار تامین سعادت معنوی و اخروی انسان است.


2)سیاست محوری (لائیک- تفکیک دین و سیاست):
دین مطلقا از صحنه ی جامعه و اجتماع خذف نشده  و میتواند گروه ها و سازمان های غیر سیاسی مانند مراکز فرهنگی، اقتصادی را تاسیس و ادرده کند و فقط از صحنه سیاست حذف می شود.


3)حکومت محوری (تفکیک دین و حکومت):
این عقیده قائل به مشارکت دین اسلام در عرصه سیاسی و اجتماعی هست ولی معتقد است مباحث مربوط به حکومت (مثل نوع حکومت، حاکم و مشروعیت آن، چگونگی اداره حکومت و انتخاب حاکم و نحوی مشارکت مردم در حکومت) از مباحثی است که دین آنها را به خود مردم و عقلای آنها تفویض کرده و خود دین به این عرصه دخالتی ندارد پس دین منفک از حکومت است.


4)حکومت متدینان به جای حکومت دینی:
دیدگاه قبلی به صراحت از جهت مبانی نظری،اسلام را از مقوله حکومت جدا می انگاشت و حکومت را امری دنیایی و مردمی وصف می کرد اما این رهیافت بر این باور است که اصولا تشکیل یک حکومت منسوب به یک مکتب و ایدئولوژی ممکن نیست بلکه انسانها و متدینین به مکتب هستند که به حکومت فعلیت می بخشند در این مدل از سکولار دین از سیاست جدا فرض می شود ولی متدین نه.


5)پست سکولار:
پست سکوولار وجود و قدرت دین هر فرد و جامعه را می پذیرد اما به اصول ذیل سکولار تاکید می کند که اولا دین باید از عرصه سیاست و حکومت عقب نشینی کند.دوما دین باید مرجعیت انحصاری علوم تجربی را به رسمیت بشناسد.سوما دین خود را به حاکمیت مردم وحقوق بشر ملتزم بداند.



📚دوقرائت از تلطیف و عقب نشینی اجباری دین:
دو قرائت دیگری وجود دارد که اولی به عدم دخالت دین درحکومت به صورت اصل در عصر غیبت معصوم معتقد است و دومی  طرفدار تشکیل حکومت دینی است اما در مقام اثبات معتقد است که این کار عملی نیست و مصلحت اسلام در عدم دخالت در حوزه حکومت است:


1) #اخباری_گری:
این عده قائلند در صورت خلإ امام معصوم مسلمانان از نظر دینی موظف به تشکیل حکومت دینی نیستند و دین دراین عرصه به صورت موقت تا حضور امام عصر(عج) از عرصه ی حکومت کنار میکشد بلکه قرائتی که مستند به ظاهر بعضی روایات است از تشکیل هر نوع حکومت دینی و برافراشتن پرچم آن منع و نهی شده است و به جای بسط عدالت به ظلم و جور دست کم بی تفاوتی درباره آن سفارش می شود تا بدین سان مقدمه ظهور نزدیک تر شود(انجمن حجتیه و اخباریون).

2)مصلحت گرایی:
طرفداران این قرائت بر این باورند که در زمان غیبت معصوم، دخالت دین در امر سیاست به صورت عموم و تشکیل حکومت دینی بوسیله روحانیان به صورت خصوصی با مبانی دینی سازگاری دارد اما در صورت بروز مشکل سخت برای حکومت دینی باید از عرصه حکومت عقب نشینی کرد چرا که در فرض پیشین حکومت دینی نه تنها به نفع دین تمام نمیشود بلکه به ضرر دین خواهد بود پس برای حفظ اصل دین بهتر است دین و متولیان آن در سیاست و تشکیل حکومت مداخله و مشارکت نداشته باشند (دلیل آنان فقدان امام معصوم از یک سو و مشکلات فراوان داخلی و خارجی از سوی دیگر است که باعث  ناکارآمدی حکومت دینی می شود و در نتیجه تزلزل اعتبار و قداست دین را به همراه خواهد داشت).

#طرح_درس #سکولاریسم #انواع_سکولاریسم

🆔 @felhekmat

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۷ ، ۱۸:۳۴
محمد دیلم صالحی

📚مدلهای #سکولاریسم:
وجه مشترک نظریات ارائه شده در مقوله ی سکولار حذف و نادیده انگاشتن دین یا به حاشیه راندن آن در عرصه های مختلف است که این وجه مشترک به صورتها و نظریات مختلف وصف شده که از هر کدام می توان تعبیر به  مدل کرد.


📚مدلهای غیر دینی سکولاریسم:

1)آتئیستی(atheism):
انکار اصل دین یا نقش خداوند در جهان کار سکولارستهایی است که جهانبینی ماتریالیستی از هستی ارائه میدهند، از دید آنان وجود وم عرفت انسانی فقط در وجود مادی و این جهانی منحصر شده است و غیر از این جهان مادی عالمی دیگر وجود ندارد لذا خداوند و فرشتگان و دیگر امور غیبی وجود ندارد. مبانی فلسفه دیگاه آتئیستی فلسفه ی امپریسم و تجربه گرا است که ملاک حقیقت وجود را قبل تجربه و آزمون پذیری آن میداند هیوم از پیشگامان این رهیافت است.


2)دئیستی(deism):
الهیات خشک و دگماتیسم مسیحیت و تعارض آشکار برخی عقاید آن با عقل(مثل تثلیث، تجسد، گناه نخستین، مسئله فدا آمرزشنامه و عصمت پاپ) در قرن هجدهم گروهی از عقلیون از اساس منکر نیاز انسان به پیامبر و دین آسمانی شدند و معتقد شدند که عقل انسان خود به تنهایی به شناخت خداوند تواناست و به پیامبر نیازی نیست در تبیین مهندسی معرفت دینی خود به این اصل رسیدند که خداوند با خقلت ابتدایی جهان دیگری هیچ نقشی در اداره و تاثیر گذاری بر آن ندارد و همه امور به وسیله نظام علیت سامان می یاببد بر این اساس وحی و آموزه های آن اعم از آموزه های عبادی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی از اعتبار میافتد این رهاورد موجب حذف حاکمیت الهی بر عالم و سلب اعتماد مردم به آموزه های دینی و تاثیر دعا و توکل شد که عامل سکولاریسم معرفتی و جهان بینی مردم شد.


📒نکته:مکتب دئیسم محصول الهیات دگماتیسم مسیحیت (تحریف شده توسط بنی اسرائیل) و برخورد کلیسا با دانشمندان و مسائل اخلاقی کلیسا بود که زمینه جدایی بعضی اندیشوران مسیحی از کلیسا بلکه از دیانت شد.

#طرح_درس #سکولاریسم #انواع_سکولاریسم

@felhekmat

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۷ ، ۱۸:۳۲
محمد دیلم صالحی

📚مبانی  #سکولاریسم:


1)عقل محوری.
2)اومانیسم.
3)نسبت گرایی.
4)سنت ستیزی.
5)لائیزیم.
6)اباحی گری.
7)سیانتیسم.
8)لیبرالیسم.

📋تعریفهای هرکدام از مبانی:

1)عقل گرایی(rationalism):
عقل گرایی افراطی یعنی عقیده به اینکه عقل به تنهایی و مستقل  از وحی و دین و آموزش هایی الهی این قدرت و اقتدار را دارد که زندگی بشر را اداره و تدبیر کند لذا دیگر نیازی به ادیان و پیامبران و کتب های آسمانی  و آموزش های الهی نیست.

2)اومانیسم(humanism):
طبق این عقیده انسان مدار و محور همه چیز و آفریننده ی همه ارزشها است لذا فضیتها و رذیلتهارا نباید از وحی آموخت و از عالم غیب گرفت زیرا عالم غیبی وجود ندارد و اگر هم به فرضی وجود داشته باشد و آدمی به آن نیازی ندارد و خود می تواند مستقلا ارزش ها را بیافریند و قانون وضع کند برای تعیین حسن و قبح امور و افالی نیت ها   به تعالیم ادیان و مداخلیه وحی و عالم غیب نیست بلکه عقل جمعی و برنامه ریزی های عقلانی برای سامان بخشیدن به امور جامعه و زندگی بشر کافی است.
اومانیسم خود مبتنی بر نیهیلیسم است.
نیهیلیسم:نیست انگاشتن ساحت غیب و انکار وجود و حضور غیب و غافل شدن از حقیقت قدسی و باطن غیبی عالم. یجورایی میشه همون:کی رفته،کی دیده؟!بذار حالمونو بکنیم بابا!


3)نسبت گرایی(relatinism):
ارزش های مطلق و ثابت و کلی و دائمی وجود ندارد و امور اخلاقی و ادراکات آدمی همه محدود و موقتی و نسبی است. خوب و بد مطلق وجود ندارد و هرچه هست زایده عقل  و درک محدود آدمی است و حسن و قبح نسبی و تابع شرایط اجتماعی و زیستی است.
نسبیت گراها هم در عرصه ارزشهای اخلاقی و هم در قلمروی معرفت قائل به نسبیت هستند و در توجیه این نسبیت گرایی اخلاقی و معرفتی استناد عمده سکولاریستها بر خطا پذیری بشر و محدوده درک و  فهم ادمی است هیچ گونه ارزش الهی و مطلق یا امور مقدس وجود ندارد. آدمی خود خالق ارزش ها است و البته ارزش و ضد ارزش مفاهیمی نسبی هستند و قراردادی و وصفی اند که قابل تصدیق و تکذیب منطقی نیستند.

4)سنت ستیزی(anti treditionlism):
سکولاریسم از سویی با سنت مبارزه می کند و درمحور آن می کوشد و از سویی مبلغ و مروج تجدد، نوگرایی و مدرنیسم است  منظور از سنت، سنتهای دینی است.

5)لائیزم:
لائیزم یا بی دینی یکی دیگر از مبانی ایدئولوژی سکولاریسم است  سکولاریسم تعلیم می دهد که بی خدا زندگی کنید- لائیزم نه دین را رد می کند و نه اثبات می کند بلکه می کوشد تا آن را مسکوت بگذارد ( تطئه سکوت درباره خدا) طبق این دیدگاه اصلا نیازی به دین نیست تا پای خدا را به میان بکشیم(بی اعتنایی به دین).

6)اباحی گری:
اباحی گری و آزادی مطلق بشر از دیگر مبانی سکولاریسم است -نه نظارت الهی در کار است و نه ثواب و عقابی ارزشهای ثابت اخلاقی که اثبات شدنی و قابل دفاع باشد نیز وجود ندارد پس آدمی آزاد است که به دلخواه عمل کند.

7)ساینتیسم(seientism):
علم پرستی و تکیه افراطی بر علوم تجربی و عملوم اجتماعی که برگرفته از عقل بشری است از دیگر مبانی سکولاریسم است –طبق این عقیده مجموعه علوم و معلومات بشری بویژه علوم تجربی برای تدبیر و اداره جامعه کفایت می کند و نیازی به احکام دینی نیست.

8)لیبرالیسم:
آزادی مطلق بدون هدف و غایت از مبانی سکولاریسم است – همچنین مدارا و تساهل یکی دیگر از اصول لیبرالیسم است که بر مبنای آن نباید در فعالیتها و عقاید دیگران مداخله شود هر چند در مورد پسند و تایید نباشد (لیبرالیسم سیاسی و اجتماعی) / لیبرالیسم کلامی،  تفسیری، هرمنوتیکی و تاویل و تردید در اصل کتاب مقدس روی آورد و گوهر دین را در تجربه دینی و شریعت قبلی تفسیر کرد(لیرالیسم کلامی)/ لیبرالیسم اقتصادی اصالت را از آن اقتصاد می داند و در مقام تحصیل منابع از هر وسیله ای استفاده میکند (هدف وسیله را توجیح میکند) و برای او« حلال و حرام و ربا، بی معنا و عقل گریز است و با عقلانیت سوداگر سازگاری ندارد(لیبرالیسم اقتصادی).

#طرح_درس #لیبرالیسم #سکولاریسم #اومانیسم #غرب


کانال فی الحکمه: 🆔 @felhekmat

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۷ ، ۱۸:۲۷
محمد دیلم صالحی